۱۳۸۹ اسفند ۲۱, شنبه

در امتداد دایره ها


در میان دایره ها

ایستاده زیر چرخ زمان

فرورفته در منیتی بی انتها

با آرزوی ملکه ی آرزو ها

برفرازهیمالیایی از شهوت

آری، این منم

انسان، گرگ انسان

در امتداد شناخته ها

ایستاده با ناشناخته ها

همراه با پرنده

همگام با پدر کلان

چشمه پر آبست هنوز

میتوان خندید با یک توت تر

میتوان بوسید لطف ها را

یا که بویید مهر ها را

همچو آن خوب خردمند

یار تو