گوشي همراهش را از جيب مي كشد. مي خواهد اين تكه را براي تو بفرستد اما اين كار را نمي كند:"نه، ارزشش را ندارد."
غرق در انديشه: " ذهن من جولانگه توست. مرحمت فرموده اسب خويش را تيمار كن."
10/3/87
كابل- سركاريز
در را نمي توان بست.............. در ژرفا شنا كن................. وَالشـّــُعـَرآء ُ یـَتـّــَبـَعـُهـُمُ الغاوون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر